نظام و محبوبیت تاجیها*
*چالش یا فرصت؟ مسأله این است!*
🖋️ احسان احسانی
محلیها "حاج غلام" صدایش میزنند و جوانترها که بهروز هستند، او را در مراودات و مکالمات، "تاج" میخوانند!
*غلامرضا تاجگردون؛ بد یا خوب اکنون نه یک شخص و صرفا یک نماینده سابق، بلکه بیشتر شبیه به یک سبک و گفتمان درآمده است*؛ سبکی که اگرچه به زعم طیفِ و جماعت ما، "مقبول" نباشد و وی را به سمت درب خروج مجلس راهنمایی کرده باشیم تا یک شگفتی بینظیر و غیرقابل باور را در تاریخ دموکراسی این مرز بوم رقم زاده باشیم؛ اما به زعم توده مردم، وی و امثال وی "محبوبیت" دارند؛ خیلی هم دارند...
مقبوليت درست همان چیزی است که ما به یک دستسازی اشتباه در قوای سهگانه، با آن به دنبال فتحالفتوحات بودیم و مدعی بودیم که اینگونه، بالاخره مردم را به مدینه فاضله خواهیم رسانيد اما محبوبیت همان نقصانی بود که اگر داشتیم، شاهد قضایای چند ماه گذشته نبودیم و یا وضع را سریعتر و بهتر کنترل میکردیم!
در شرایط کنونی در این مجلسِ حاصلِ مقبولیت نظام، دیگر نه خبری از عصاره ملت و جایگاهی در رأس امور را شاهد بودیم و همچنین، در دولتِ مقبول، نه نشان از رضایت جمهور و نه نشانی از امیدواری، حداقل در بین قاطبه مردم نمیتوان یافت!
حاصلِ مجلس مقبول و دولت مقبولتر، دلار ۴٣ هزار تومانی، تورم افسارگسیخته، اعتراضات مدنی اجتماعی، فاصله طبقاتی، پراید 500 میلیون تومانی و انزوا در سیاست خارجی و دوگانهها و دوقطبیهای فراوان در جامعهایست که دیگر، خیلی وقت است، شادی در حال و امید به آینده را، از یاد برده است.
برای گذر از این بحران خودخواستهیِ حاصلِ آنالیزها و تئوریهای غلطِ منتج به یکدستسازی قدرت، راهی جز بازگشت به جمهور و دوری از انشقاق با توصل به مشارکت همهی طیفهای سیاسی و با حضور تمامی جریانات فکری متنوع، نیست.
در این بین، بهتر آنکه برای جلب رضایت حداکثری مردم و مشارکت حداکثری آنان در دموکراسی (که متاسفانه دیگر الان سخت و حتی ناممکن به نظر میرسد) راهی به جز باز کردن آغوش نظام به روی گعده محبوبها نداریم؛ ملت که از مقبولها چیزی جز گرانی ندیدند، حداقل بگذاریم که محبوبانشان امور را به دست بگیرند!
*البته بماند که فاصله میان مقبولین شورای محترم نگهبان بر اساس آن عینک و جهانبینی، تا محبوبان مردم بر اساس این وضعیتِ موجود، زمین تا آسمان است!*
اما اکنون، باتوجه به چالشهای موجود و شکست آشکار در سیاستِ تکصدایی جریان حاکمیتی در قوای سهگانه، فرصت فراهم شده تا با نگاهی باز و فضایی آزاد، از سختگیریهای افراطی دست بکشیم و با بسطِ اتمسفری آرام و همه شمول، البته در چهارچوب قانون اساسی، از ظرفیت محبوبها به عنوان برگی برای برنده شدن استفاده کنیم.
فرصت را برای گفتگو با آحاد جامعه و جلب اعتماد آنان غنیمت شمریم، اقتصاددانان و جامعهشناسان واقعی را به سمت دولت داری و قانونگذاری سوق دهیم، پنجره گفتگو با ملتهای دیگر از لسان دنیا دیدهها را فراهم و یکبار دیگر، موجبات اعتماد عمومی جمهور به نظام را فراهم سازیم.
در واقع و *به زبان ساده باید گفت و پذیرفت که امروز تاج، تاجیها، و "گفتمان تاجانه" نه یک تهدید و چالش، بلکه یک فرصتِ ناگزیر و موقعیت بادآورده است* تا با تکیه بر آن، نه تنها به نوعی آشتی ملی و استقبال عمومی را فراهم سازیم، بلکه با تمجمع آرا و نظریات متضاد در عرصه قدرت، از سکوت و رکود و رانت و عقبماندگی و بیتدبیری جلوگیری کنیم و پنجره را برای توصل به پتانسیلهای نسل بعد، باز نگاه داریم.
نظام باید بپذیر و بخواهد تا، آنچه را که تا دیروز به چشم یک چالش مینگریسته را، به یک توفیق اجباری بدل سازد و از ظرفیت و پتانسیل و به خصوص از پایگاه عظیم و بینظیر این حذف شدههای نامقبول خواندهیِ فوقالعاده محبوب، به عنوان ذخیرههای طلایی برای بازپروری اعتماد از دست رفته به خصوص در بین جوانان و نوجوانان استفاده کند!
راستی، اگر در مجلسی که اکنون حتی الیاس نادرانِ آن که اصلا هم نادر نیست، چند نفری هم پیدا میشدند که حتی به غلط و نادرست، صدای بخشی از توده مطالبهگر جامعه (نه آن دسته از تجزیهطلب) میشدند، آیا نمیشد اوضاع را سریعتر و بهتر کنترل کرد و آبی به روی آتش پرسشگرانه و جستوجوگر این نسل پر جنب و جوش بود؟
*دار و دستهی محبوبها، حتی اگر نزد شما مقبول هم نباشند، سوپاپهای اطمینان بینظیری هستند!*
#صدای ایل صدای مردم ایل
*sedayeil.ir*
بستن *نام و نام خانوادگی * پست الکترونیک * متن پیام |
خبرهای شهرستان های ممسنی و رستم و استان فارس
تمامی خدمات و محصولات این سایت، حسب مورد دارای مجوزهای لازم از مراجع مربوطه میباشند و فعالیت های این سایت تابع قوانین و مقررات جمهوری اسلامی ایران است.